اندر احوالات خانواده خانم و دقیقه های نود

ساخت وبلاگ

عرس پنجشنبه دهم اسفند ۱۴۰۲، 11:52

همسایه پدر خانم ساخت و ساز تموم کرده ، بدون اطلاع شهرداری و بدون پروانه و پایانکار ساختمانی، هم مشرفیت پیدا کرده به خونه پدر خانم و هم سایه اندازی. سر فرصت نرفتن به شهرداری و دادگستری شکایت کنند الان که ساختمون تموم شده یادشون اومده که عه شهرداری و دادگستری هم هست.

از دیروز به صرافت افتادن که برن و شکایت کنند ، دم به دیقه هم زنگ میزنن و می پرسند چی کار کنیم و کجا بریم

امروز هم یه شماره تلفن بهم دادن که شماره همسایه هست و کد ملیش پیدا کن!

مگه من پلیس فتا هستم

از طرفی هم هیچ کار خودشون به صورت مستقیم نمیرن انجام بدن، باید یکی همراهشون باشه ، به امر و نهی هاشون توجه کنه و کار طبق دلخواه خودشون انجام بدن، اخه برادر من ، من دلخواه تو رو که نمی تونن به اون کارمند بقبولونم ، قانون هم نمی تونم عوض کنم ، پس خودت مستقیم برو و کارهات انجام بده و لازم شد ازش بپرس چی و چرا و چگونه!

از طرفی هم خانم بهم زنگ نمیزنه امروز که این کار داشت و بهم زنگ زد و منم ناراحت شدم. بخاطر خودم باهام تماس بگیر و احوال خودم هم بپرس . برا کار همه به آدم زنگ میزنند و پیام میدن.

درد نام دیگر من است ......
ما را در سایت درد نام دیگر من است ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : illiao بازدید : 28 تاريخ : جمعه 11 اسفند 1402 ساعت: 17:09