اندر احوالات آبدارچی محل کار

ساخت وبلاگ

من تو یه شرکت خصوصی کار می‌کنم

تو مجموعه امون یه مدیرعامل داریم و بنده رییس دفتر مدیرعامل و همزمان مسئول نیروی انسانی

سه تا مدیر بخش داریم و زیر مجموعه هاشون و جنعا یکصد و سی نفر هم کارکنان

از کل این یکصد و سی نفر ، مسئولیت مستقیم مستقیم مستقیم دو نفر سپردن به بنده، یکیش آبدارچی ساختمان مدیرعامل البته ساختمان نقلی هست و یکیش هم راننده پشتیبانی.

آبدارچی ساختمان ما کلا وظیفه خرید نان صبحانه و نظافت همین ساختمان نقلی بر عهدشه ، هجده ماه مونده تا بازنشسته بشه، به همین خاطر زیاد بهش گیر نمیدن

کلا از زیر کار در رو، نظافت و سلیقه زیر صفر

از نمونه هاش بگم

یک روز من مرخصی بودم ، جلسه مدیرعامل با مدیران بخش بوده، یکی از مدیرانمون هم خانم هست

خلاصه این آبدارچی برا جلسه تو لیوان کاغذی دمنوش برده بود. و بعدا لیوان ها رو برداشته بود.

تو جلسه مدیران بعضا با خودکار رو کاغذهایی که داشتند یادداشت برداری می‌کنن، یکی از مدیران و یکی از معاونان مالی با خودکار روی لیوان های کاغذی نقش و نگار زده بودن ، این آبدارچی هم نوبت دوم که چایی برده اینا کرم صحبت بودن و لیوان ها رو برداشتند ، حتی همکار خانم که هیچ وقت تو جلسه ها چایی نمی‌خوره ایشون هم چایی برداشتند و نوش جان کردن، بعد از پایان جلسه دیدن ای دل غافل اینا همون لیوان های کاغذی قبلی هست که روش با خودکار نقش و نگار زدن !!!!

ینی عملا لیوان ها درهم و برهم و این تو لیوان اون چایی خوردن!!!

درد نام دیگر من است ......
ما را در سایت درد نام دیگر من است ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : illiao بازدید : 36 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1402 ساعت: 5:47